گاهی دلتنگ می شوم دلتنگترازتمام دلتنگی ها/حسرت هارامی شمارم/وباختن ها/وصدای شکستن را.../نمیدانم من کدامین امیدراناامیدکردم/وکدامین خواهش رانشنیدم/وبه کدام دلتنگی خندیدم/که چنین دلتنگم.
یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم/ یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحالم
یه احساسی به تو دارم شبیه شوق و بیخوابی/ تو چشمات طرح خورشیده تو این شبهای مردابی
تا دستای تو راهی نیست دارم از گریه کم میشم/ تو مرز بین من با تو دارم شکل خودم میشم
مث گلهای بی گلدون هنوزم مات بارونی/ تو از دلتنگی دریا توی توفان چی می دونی؟
نمی دونم کجا بودم که رویاهامو گم کردم/ که می سوزم که می میرم اگر که از تو برگردم
خودم بودم که می خواستم همه دنیای من باشی/ ببین غرق توام اما هنوز می ترسی تنها شی
یه احساسی به تو دارم یه جوری از تو سرشارم/ یه کم این حسّو باور کن که بی وقفه دوست دارم
یه احساسی به تو دارم شبیه عشق و دل بستن/ تو هم مثل منی اما یه کم عاشق تری از من...
دنیای قشنگی نیست، آدمها مثل رود جاری اند، زلال که باشی سنگهایت را میبینند، بر میدارند و نشانه میروند درست به سمت خودت...
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد
به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم
ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم...
هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم...
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره...
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...
ببین غمگین،
ببین دلتنگ دیدارم...
ببین
خوابم نمی آید،
بیدارم...
نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو:
تورا بیش از همه کس دوست میدارم
دوسـتـت مـی دارم !!!
اصلاً چه لزومی دارد بدانی عشق چیست؟
می خواهم به اندازه ای که تو باید عاشقم باشی
هم دوستت داشته باشم !!!
بگذار فردا که خاک و خاکستر شدم
هر دلداده ای که شعرهای مرا می خواند
زیر لـب بـا خـود بگویـد: او یـک دیــوانه بــود!
مـیدانی زندگــی یک شــوخــی بــو د و تــمام حــرف هــای تــو
حتــی خــدا هم داشــت شوخــی می کــرد
تقصــیر مــن بو د کــه این شــوخــی را جــدی گرفتم
مـیدانــی گـاهــی سنگــدل تــرین ادمـه دنیـا هم کـه باشــی
یک آن یــاد کــسـی روی قفسـه سینـه ات سنگینــی میکــنــد
قــول مـیدهــم یــادت نــکــنـم یــادت را فــراموش خواهم کــرد
امــا وقتــی عکسـت را می بینم یــادت را که نــه
قولـم را فرامــوش می کنم
اشـک هایـم کـه سـرازیر میـشوند دیـری نمی پـا ید کـه قـندیل میـبندد
عـجب ســرد است هـوای نـبودنت
دیگـــر شیرین قصــه مــرد راحــت باش فــرهادم
بخاطر تو التماس کردم با لبهایی که خواهش هـم بلد نیست
چـه سـاده فکــر می کــردم می رسـد روزی کـه
روزهــا با لبخــند تــو از خــواب بیــدار می شــوم
فقــط بــدان
مــن باختــم
همیــن
دوســتـــــت داشـــتــــــم
دوســـــتــــــــــــت دارم
و دوسـتــــت خواهـــم داشـــت
ــــــــــــ از آن دوســـتــــــت دارم هـــــا ــــــــــــ
کــــه کـســــی نــمــی دانــــــد
کــــه کـســــی نمــی تــوانـــــد
کــــه کـســــی بلــــد نـیـســـــت
چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟
صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او
از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!
لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن!
تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد…
…
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
و نماندی و رفتی!!!
و من…
من همانم
که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم
خیلی سخته دوسش داشته باشی ولی اون رفته سخته بدونی رفته ازپیشت ولی ندونی کجاس؟چیکارمیکنه؟ پیشه کیه؟سخته عشقت. ازپیشت بره وازش یه ایمیل بی جواب و یه عکس که همیشه تصویرزمینه گوشیته باعکسش اروم میشی سخته خیلی سخـــــــــــــــــت
لعنت به کسی که می دونه به غیر از اون هیچکی تو زندگیت نیست .....
به خاطر اون با کسی نمیری......
ولی بازم تنهات میذاره......
لعنت به حرفایی که فقط مال وقتیه که مخاطب رو بغل کردی ...!
لعنت به نگاهی که نمیدانی معنایش رفتن است یا ماندن ...!
لعنت به اون کسایی که دوستشون داشتیم اما قدر ما رو ندونستن ...!
لعــنت به ضربانِ قلـبِ من ... که فقــط بـرای تــو میزنــه ...!
لعنت به بعضی خاطره ها که مثل مینهای عمل نکرده توی روحت کاشته شده
و با یک حرف می ترکوننت ...!
لعنت به كسی كه معنی عشق و نمیفهمه ...!!!
لعنت به اونی که بهترین روزاتو براش گذاشتی
و اون تو بدترین روزات تنهات گذاشت!!!
تلخ نوشته هایم همه تقصیر توست . . .
این که با شادی غریبه ام تقصیر توست !
بغض های بی دلیلم تمامش تقصیر توست . . .
حتی کام ندادن نخ های سیگارم تقصیر توست !
لعنت به من،کاش از اول عاشقت نمیشدم . . .
ϰ-†нêmê§ |